امیرحسن شفیعی مدیرمسئول پایگاه خبری «خبرقانون»
حقوق بینالملل بهعنوان مجموعهای از قواعد و اصول حاکم بر روابط میان کشورها و نهادهای بینالمللی، همواره با چالش مهمی به نام «ضمانت اجرا» مواجه بوده است. برخلاف حقوق داخلی که از نهادهای قوی برای اعمال مقررات برخوردار است، در عرصه بینالمللی، مکانیزمهای اجرایی و نظارتی با محدودیتهایی جدی مواجهاند. این مسئله، اجرای تعهدات بینالمللی و برخورد با ناقضان قوانین بینالمللی را با دشواریهای فراوان روبهرو کرده است.
ماهیت ضمانت اجرا در حقوق بینالملل
ضمانت اجرا در حقوق بینالملل به مجموعه ابزارهایی اطلاق میشود که برای الزام تابعان حقوق بینالملل (عمدتاً دولتها) به رعایت تعهدات خود به کار گرفته میشود. این ضمانتها به سه دسته کلی تقسیم میشوند:
1. ضمانت اجراهای دیپلماتیک و سیاسی: شامل اقداماتی مانند قطع روابط دیپلماتیک، اخراج دیپلماتها و اعمال فشارهای سیاسی. این روشها معمولاً جنبه نرم دارند و بیشتر متکی بر نفوذ سیاسی دولتها و سازمانهای بینالمللی هستند.
2. ضمانت اجراهای اقتصادی: تحریمهای اقتصادی، تجاری و بانکی از جمله ابزارهایی هستند که در پاسخ به نقض تعهدات بینالمللی مورد استفاده قرار میگیرند. نمونه بارز آن، تحریمهای اعمالشده علیه دولتهایی است که ناقض حقوق بشر یا قوانین بینالمللی هستند.
3. ضمانت اجراهای قضایی و کیفری: این نوع ضمانت اجراها معمولاً از طریق دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) و دیوان کیفری بینالمللی (ICC) اعمال میشوند. محکومیتهای بینالمللی، پرداخت غرامت و حتی تعقیب کیفری رهبران کشورها نمونههایی از این سازوکار هستند.
چالشهای ضمانت اجرا در حقوق بینالملل
علیرغم وجود این سازوکارها، ضمانت اجرا در حقوق بینالملل با موانع متعددی روبهرو است:
• عدم وجود نیروی قهریه واحد: در حقوق داخلی، دولتها نیروی پلیس و قوه قضاییه دارند که اجرای احکام را تضمین میکند، اما در سطح بینالمللی چنین نیرویی وجود ندارد.
• نقش منافع سیاسی و اقتصادی: در بسیاری از موارد، روابط سیاسی و اقتصادی باعث میشود که ضمانت اجراها بهصورت گزینشی اعمال شوند.
• عدم همکاری برخی دولتها: برخی کشورها از اجرای تصمیمات مراجع بینالمللی سر باز میزنند و عملاً از خلأ اجرایی در حقوق بینالملل سوءاستفاده میکنند.
ضرورت اصلاح و تقویت ضمانت اجرا در حقوق بینالملل
برای افزایش کارآمدی ضمانت اجراها، پیشنهادهای زیر قابل تأمل است:
1. ایجاد مکانیسمهای قویتر در سازمان ملل: شورای امنیت باید از اعمال استانداردهای دوگانه پرهیز کرده و رویهای منصفانه و یکسان در برخورد با ناقضان قوانین بینالمللی اتخاذ کند.
2. افزایش اختیارات دیوانهای بینالمللی: لازم است احکام دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی ضمانت اجرای عملی قویتری پیدا کنند.
3. همکاری بیشتر کشورها در اجرای احکام بینالمللی: کشورهای عضو سازمان ملل باید مکلف شوند که تصمیمات نهادهای بینالمللی را بهطور کامل اجرا کنند.
4. تقویت سازوکارهای تحریمهای هوشمند: تحریمهایی که مستقیماً نهادهای ناقض حقوق بینالملل را هدف قرار میدهند، باید جایگزین تحریمهای گستردهای شوند که عموماً به مردم عادی آسیب میرسانند.
نتیجهگیری
ضمانت اجرا در حقوق بینالملل همچنان یکی از مهمترین چالشهای این حوزه است. بدون اصلاح و تقویت این سازوکارها، اجرای واقعی تعهدات بینالمللی دشوار خواهد بود. جامعه جهانی باید با تقویت سازوکارهای نظارتی، افزایش همکاری میان کشورها و توسعه نهادهای اجرایی، زمینه اجرای مؤثرتر حقوق بینالملل را فراهم سازد. در غیر این صورت، قواعد حقوق بینالملل همچنان در معرض نقضهای مکرر و بیاثر شدن قرار خواهند گرفت.